کانون یاریگران زندگی

آموزش و پرورش ناحیه 4 شیراز

کانون یاریگران زندگی

آموزش و پرورش ناحیه 4 شیراز

۶ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

معرفی خدمات مرکز مشاوره آرامش پلیس فارس

مشاوره حضوری :

مرکز مشاوره آرامش پلیس فارس در زمینه های خانوادگی‌،اجتماعی، ازدواج،حقوقی، روانشناسی، تربیتی، مددکاری اجتماعی و ... آماده ارائه خدمات مشاوره ای به شهروندان می باشد. مردم عزیز می توانند به آدرس: شیراز- پل حر- روبروی کلانتری11 زند مراجعه و از خدمات مشاوره فردی بهره مند شوند. تلفن تماس 

07132227006 

مشاوره تلفنی :

" سامانه پاسخگوی تلفنی خدمات مشاوره پلیس فارس آماده ارائه خدمات مشاوره فردی در زمینه های مختلف خانوادگی، اجتماعی ، ازدواج، تربیتی، حقوقی و ... می باشد. شهروندان عزیز می توانند در صورت تمایل شماره 96580 را شماره گیری نموده و از خدمات مشاوره فردی توسط کارشناسان مرکز مشاوره ی پلیس فارس بهر مند شوند. "

  • کانون یاریگران زندگی
  • ۰
  • ۰

نمونه های زیر مصداق واقعی از آسیبهای اجتماعی می باشد که توسط مرکز مشاوره پلیس فارس پیگیری شده است . 

فرار از خانه

 

دختری وحشتزده واردمرکزمشاوره فرماندهی انتظامی استان فارس شد. او 17 ساله،رنگ پریده وبیجان به نظرمیرسید. مشاورمرکزمشاوره اورابه آرامش دعوت کرد. دخترک باصحبتهای مشاورشروع به بیان مشکلش کرد:

«من اهل یکی ازشهرستانهای اطراف هستم ولی متاسفانه بدون اطلاع خانواده ام خانه راترک کرده وبه اینجاآمدم.»

دراین لحظه گریه امانش رابریدوصحبتش قطع شد. بعدازچندلحظه گفت: مدتهابودکه ازمحیط خانه بیزارشده بودم. پدرم معتادوبسیارسختگیراست،اهمیتی به هیچ یک ازاعضای خانواده نمیدهد،هرگاه که موادش تامین نشودتمام ناراحتی اش راسرماخالی میکند. مادرم هم به خاطروضعیت پدرم حسابی به هم ریخته وهمیشه ازدست من وسه خواهروبرادرم سیراست. هرروزدرخانواده مابحث وجدل ودرگیری تکرارمیشود،خواهرهاوبرادرم هم درگیرمشکلات خودشان هستندوهیچ کس کاری به دیگری ندارد. احساست نهایی میکردم وازاین وضعیت درخانواده احساس ناخوشایندی داشتم.

وی ادامه داد: وضعیت مالی مان هم بسیارضعیف است حتی کوچکترین نیازهایم تامین نمیشد. دربین دوستانم احساس بدی پیدامیکردم،احساس خجالت داشتم. همین مسائل باعث شددرمدرسه هم باکسی ارتباط برقرارنکنم وهیچ دوستی نداشتم. به مرورزمان دچارافت تحصیلی شده وازمدرسه رفتن متنفرشدم وبالاخره ترک تحصیل کردم. اوضاع بدترشد،فقط درخانه کارمیکردم،همه اعضای خانواده مثل طلبکارهابامن رفتارمیکردند.تا اینکه یک روز متوجه شدم پدرم تصمیم دارد مرا به عقد یکی از دوستان خود که تقریبا هم سن و سال پدرم بود درآورد.علتش هم بدهی پدرم به او بود که توان پرداختش را نداشت و در واقع پدرم قصد داشت با او معامله کند.از اینکه هیچ ارزشی برای خانواده ام نداشتم احساس سرخوردگی داشتم.همان شب تا صبح گریه کردم خیلی ازاین اوضاع خسته شده بودم به خاطرهمین بعضی اوقات به این مساله فکرمیکردم که به نحوی خودم راازشرخانه وخانواده ام خلاص کنم،تااینکه یکروزکه مادرم برای دیدن مادربزرگم به خانه آنهارفته بودوکسی درخانه مان نبود،وسایلم راجمع کردم وازخانه بیرون زدم. همینکه راه افتادم حسابی ترسیدم و از تصمیمم پشیمان شدم ولی باخودم گفتم بهتراست خودم راازاین وضعیت وبدبختی نجات دهم.

دختر 17 ساله ادامه داد: سواراتوبوس شده وراهی شیرازشدم. درراه استرس شدیدی به من دست داده بود،احساس میکردم همه کسانی که سوارماشین هستندبه من نگاه میکنند. بالاخره به شهررسیدم،وقتی   پیاده شدم سردرگم بودم ونمیدانستم کجابایدبروم،بی هدف درخیابانهاپرسه میزدم،به یک پارک رسیدم روی یک صندلی نشستم وبه مردم نگاه میکردم،چندلحظه همانجاخوابم برد،پسری کنارم نشست ومراصدازد،شروع به صحبت کرد،خیلی ترسیدم،کم کم پسرتهدیدم کردوگفت بایدبااوبروم وگرنه من رابه عنوان دخترفراری به پلیس تحویل میدهد. گریه کردم وسریع دویدم وازآنجافرارکردم. دربین راه زنی حال بدمن رادیدوخواست به من کمک کندولی من میترسیدم. اوهم چون دیدنمیتوانم به وی اعتمادکنم مرکزمشاوره شمارامعرفی کردتابه اینجابیایم شایدمشکلم حل شود.

نظر  مشاور :

همه انسانهادربرابرسختیهاومشکلات واکنشهای یکسانی ازخودنشان نمیدهند،معمولاًهرفردی بنابه درجات مختلفی واکنشهای خاصی راازخودنشان می دهند. متاسفانه یکی ازواکنشهادرمقابل سختیهاومشکلات،فرارازخانه است. این واکنش مهمی است که به سرعت ازطرف فردآسیب دیده برنامه ریزی واجرامیشودکه ممکن است عواقب بسیارناخوشایندی داشته باشد. به طورکلی عوامل متعددی رامیتوانیم به عنوان عوامل ایجادکننده چنین واکنشی مطرح کنیم که برخی ازآنهارابه طورمختصربیان میکنیم:

1-کمبودمحبت به فرزندان وبی توجهی به آنان : خانوادهای که درآن محبت کافی به کودکان،نوجوانان وجوانان وجودنداردخانواده ای نابسامان است وموجب نارسایی درابعادمختلف رشدجسمانی،روانی،عاطفی وبه خصوص اجتماعی فرزندان میشود.بیشتراوقات دخترنوجوان درخانواده احساس تنهایی میکرده ودچارخلاءوفشارعاطفی شدیدگشته واجبار به ازدواج باعث احساس زیادی بودن در خانواده را ایجاد کرده وهمین مساله اورابه سمت انحراف اجتماعی وفرارازخانه کشانده است.

2-اختلاف خانوادگی بین والدین :

خانه ای که اختلاف،نزاع،سرزنش،ناسازگاری و... درآن اتفاق می افتدبررفتاروروان والدین وکودکان آثارنامطلوب وزیانباری برجای میگذارد. درگیریهای شدیدبین والدین،احساسات منفی کودکان رابه دنبال داردوزمینه ایجادآسیب وانحراف رابرای آنهاایجادمیکند.ازجمله عوامل دیگررامیتوان تحت عناوین زیرمطرح کرد:

از هم گسیختگی و نابسامانی در خانواده

اعتیاد شدید پدر خانواده و مشکلات اقتصادی

عدم نظارت صحیح خانواده برفرزندان

عدم دستیابی دخترنوجوان به اهدافش

میزان تحصیلات والدین

سطح درآمدوالدین

محیط مسکونی خانواده

راهکارهای پیشگیرانه:

فراهم آوردن فضای روانی مناسب برای فرزندان ازطرف والدین

آموزش مهارتهای زندگی به خانواده هاوفرزندان

آموزش مهارتهای حل مساله به والدین وفرزندان

کارشناس مرکز مشاوره پلیس فارس 

خودکشی نافرجام :

دختر نوجوان 16ساله ای با چهره ای بسیار غمگین و افسرده به دایره مشاوره کلانتری مراجعه کرد. دختر نوجوان مشکلاتش را چنین مطرح کرد :

من فرزند اول خانواده چهار نفره ای هستم که همراه پدر و مادر و خواهر کوچکترم زندگی می کنم هیچ وقت نتوانستم ارتباط خوبی با والدینم به خصوص پدرم داشته باشم چون پدرم همیشه سرکار است و عصرها نیز شغل دوم دارد و خیلی کم به منزل می آید  و  هر وقت هم که به خانه بیاید مدام می گوید خسته ام و بسیار عصبی و خشن و بارها به بهانه های مختلف مرا کتک زده و همیشه مرا با دیگر همسالانم مقایسه می کند و من هم شدیداً از این کار ایشان متنفرم . مادرم هم خانه دار و بیشتر وقتش صرف کارهای خانه و بچه داری و ... است . هر دوی والدینم از توجه من غافل هستند و  نیازهای عاطفی مرا نادیده می گیرند. من همیشه بیشتر اوقاتم را با دوستانم یا در فضای مجازی سیر می کنم و بسیار تحت تاثیر دوستانم هستم چون آنها به من توجه می کنند و حرفایم را می شنوند و درکم می کنند از همه مهمتر سرزنش و سرکوفت به من نمی زنند و مرا با دیگران مقایسه نمی کنند اما والدینم دقیقا برعکس عمل می کنند همیشه و بسیار سختگیر هستند با توجه به فشارهای که در زندگی دارم و در خانواده سعی کردم از این تنهایی بیرون بیایم و با توجه به تشویق های مکرر دوستم سعی کردم این عقده ها و بی توجهی ها را جبران کنم همان طور که دوستانم به من پیشنهاد کردند عمل کردم و چون دوستانم همیشه مرا تشویق به ارتباط با جنس مخالف می کردند و می گفتند تا کی می خواهی تنها باشی، دوستی برا خودت پیدا کن او به تو محبت می کند و حال و هوایت عوض می شود . تا اینکه در فضای مجازی با پسری آشنا شدم که یکی از دوستانم به من معرفی کرد اوایل فقط دوست داشتم از این تنهایی خلاص شوم و مثل دوستانم کسی را داشته باشم که با او حرف بزنم و به من توجه و محبت  کند. تا به خودم آمدم دیدم این ارتباط فراتر از این شده و من شدیداً وابسته این فرد شده ام طوری که روزانه چندین ساعتم را به صورت تلفنی یا حضوری با این فرد سپری میکردم و هرچه به من می گفت گوش می کردم و من در فضای مجازی عکسهایم را برایش می فرستادم ، تا اینکه مادرم متوجه ارتباط من با این فرد شد و به مادرم گفتم او مرا دوست دارد و به من قول ازدواج داده و مادرم با من بحث می کرد و مرا کتک می زد و تهدید می کرد که به پدرم خواهد گفت و مرا مجبور کرد که به این پسر بگویم که اگر مرا می خواهد با خانواده اش به خواستگاری بیاید . از این جا بود که فهمیدم این پسر مرا فقط برای سرگرمی می خواهد و به بهانه های مختلف سعی کرد از من دور شود و آن رابطه را قطع کند دیگر جواب تلفن هایم را نمی داد و من بیشتر از قبل احساس تنهایی و شکست و پوچی می کردم و هر وقت که او جواب نمی داد ، خودزنی می کردم چون بسیار او را دوست داشتم و باورش برایم سخت بود که چرا او به یکباره این قدر نسبت به من سرد شده است و مرا تحقیر می کند . منی که خیلی او را دوست داشتم و او که همیشه می گفت تا آخر با من خواهد ماند حالا مرا رها کرده بود و جواب تلفن هایم را نمی داد و گاهی هم که جواب می داد با خشونت حرف می زد و بار آخر مرا تحقیر کرد طوری که با حرفهایش خرد شدم و له شدم. به من گفت : من تو را فقط برای سرگرمی می خواستم فکر می کنی تو در شان و شخصیت خانواده ما هستی ؟؟ و گفت من تو را برای چند صباحی دوست داشتم و قصد ازدواج ندارم و تو بی خود شلوغش کردی گفت من دختری مثل تو را برای ازدواج هیچ وقت انتخاب نمی کنم و گفت الانم هم با کسی دیگر دوست شده ام و دیگر نمی خواهم به تو فکر کنم این جا بود که انگار تمام دنیا روی سرم می چرخید و حرفهای مادرم که مدام مرا سرزنش می کرد و می گفت از این پسر دست بکش او تو را نمی خواهد تو فقط یک سرگرمی برای او هستی و به کتک هایی که بخاطر او خوردم حرفهایی که شنیدم و هدیه هایی که با فروش طلاهایم برای شادی او خریدم و به ارتباطمان فکر می کردم تا جایی که شروع به خودزنی کردم اما آرام نشدم و دست به خودکشی زدم مقداری قرص خوردم و چیزی نفهمیدم تا اینکه چشمانم باز شد و خودم را در بیمارستان دیدم بالاخره ترخیص شدم بسیار حالم بد بود تا اینکه  به خانه بازگشتم و بعد از مدتی با تشویق دوستانم دوباره سعی کردم برای فراموشی او با شخص دیگری دوست شوم، تا شاید فکر و خیال او را فراموش کنم که متاسفانه روز به روز این ارتباط بیشتر شد و با افراد دیگر هم ادامه پیدا کرد تا جایی که پدرم هم متوجه ارتباطات مختلف من شد و مدام بحث داشتیم و کتکم می زد پدرم  می گفت آبرویم را برده ای و تا جایی که یک شب باز تصمیم به خودکشی گرفتم و خسته بودم  و از همه افراد و سعی کردم این زندگی پوچ و بی هدف را تمام کنم که هیچ چیز دیگر برایم اهمیت نداشت . دوباره خودکشی کردم ولی باز هم از این خودکشی  فقط زجر و آسیب هایش نصیبم شد و رهایی از این زندگی در کار نبود. دیگر از دوستانم هم خسته شدم و همیشه به گذشته که فکر می کنم می گویم کاش وارد این ارتباطات نمی شدم و کنجکاوی نمی کردم. اکنون از شما تقاضای کمک دارم مرا از این وضعیت نجات دهید

نظر مشاور :

این دختر نوجوان، دوران نوجوانی و بلوغ را سپری می کند و والدین به دلیل مشغله کاری و خانه داری ارتباط ضعیفی با دخترشان داشته اند و محیط خانه محیطی پر از تشویش و نگرانی بوده و والدین مدام فرزندشان را با دیگر همسالان مقایسه کرده اند و وی را سرزنش کرده اند . بی توجهی و بی مهری والدین به ایشان ، مورد ضرب و شتم واقع شدن از سمت والدین ، فشارهای زیاد والدین ، سرزنش های والدین ، نبود پدر در منزل در ساعات زیادی از روز ، عدم نظارت و کنترل درست بر فرزند خود ، عدم توانایی نه گفتن فرد در مقابل خواسته های افراد ، اعتماد به نفس پایین  ، عدم مهارت حل مسئله و عزت نفس پایین سبب شده تا این دختر نوجوان برای تامین نیازهای عاطفی خود با جنس مخالف ارتباط برقرار کند و از طریق افراد ناباب و افراد ناشناس در فضای مجازی مورد سواستفاده قرار بگیرد و به دلیل اینکه ایشان در سن نوجوانی قرار دارد به خاطر هیجانات نوجوانی گرفتار هیجان زود گذر و عشق کاذب شده و چون  شکست عاطفی خورده است دچار افسردگی شدید شده و دست به خودکشی زده است .

اقدامات پیشگیرانه:

-با توجه به اینکه خطر خودکشی و گرفتن جان خود عامل مهمی در هر نوع افسردگی می باشد و اغلب کسانی که افسرده هستند و به خودکشی فکر می کنند ، متوجه نیستند که تفکر آنها محدود و نامقعول است و به کمک  روانشناختی نیاز دارند لذا بهتر این است که در این شرایط ، خانواده آگاهی لازم را کسب نموده و سریعا فرد افسرده را با افکار خودکشی و حتی این فرد که اقدام به خودکشی کرده را نزد متخصصان و روانشناسان و روانپزشک برده تا به این فرد کمک شود تا با زندگی کنار بیاید و توانایی خود را در کنار آمدن با مشکلات بازیابد .

-خانواده ها باید به مشکلات نوجوانان خود توجه کنند و رابطه عاطفی ، صمیمی و سالمی را بین خود و فرزندان در خانه ایجاد کنند. در بسیاری از موارد ، فرزندان بدلیل مورد توجه قرار نگرفتن والدین و بدلیل مشکلات و تعارضات خانوادگی و نبود روابط عاطفی مناسب میان اعضای خانواده دست به چنین کاری می زنند که ضرورت دارد والدین به این مهم توجه کنند و آموزش های لازم جهت ارتباط به خصوص ارتباط عاطفی با نوجوانان و فرزندان خود را کسب نمایند .

 مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری 13 عباسیه شیراز

 

 

  • کانون یاریگران زندگی
  • ۰
  • ۰

     سرهنگ کاووس محمد‌‌‌ی در سخنان خود‌‌‌ گفت: سامانه پاسخگوی خد‌‌‌مات مشاوره د‌‌‌ر پلیس فارس آماد‌‌‌ه ارائه خد‌‌‌مات مشاوره فرد‌‌‌ی (تلفنی و حضوری) د‌‌‌ر زمینه‌های مختلف خانواد‌‌‌گی، اجتماعی، ازد‌‌‌واج، تربیتی، حقوقی و ... است.گفتنی است، شهروند‌‌‌ان می توانند‌‌‌ د‌‌‌ر این خصوص با سامانه پلیس پاسخگو (مرکز مشاوره آرامش) به شماره تلفن 096580 تماس حاصل و از خد‌‌‌مات مشاوره توسط کارشناسان مرکز مشاوره پلیس فارس بهره مند‌‌‌ شوند‌‌‌.

  • کانون یاریگران زندگی
  • ۰
  • ۰

 

خودکشی

دخترنوجوانی با حالتی غمگین و ناراحت وارد اتاق مشاوره شد و مشکلات خود را چنین مطرح نمود : چند سال است که پدر و مادرم از هم طلاق گرفته اند و مادرم قبول کرد در ازای مهریه اش حضانت من و برادرم را به عهده گیرد. پدرم که تعادل روحی و روانی مناسبی  نداشت و به خاطر اعتیاد از لحاظ مالی ورشکست شده بود پذیرفت ما در کنار مادرمان زندگی کنیم. تحمل جدایی آن دو را نداشتم . نحوه برخورد پدر ومادرم با من متفاوت شده بود . پدرم مرا مجبور می کرد که با تحریک برادرم ، در خانه دست به دزدی بزنم و یا منزل و وسایل مادرم را آتش بزنم . در گذر بحران هویت و بلوغ وتغیرات ناشی از آن بودم فشار تحصلی و روانی و جسمی  برایم آزار دهنده شده بود.گروه همسالانم مرا تشویق به خود کشی می کردند تا از این طریق والدینم را بترسانم. اکثر مواقع تفکر خودکشی به من هجوم می آورد . به خاطر اینکه لج مادرم  را در بیاورم تا نیمه شبها بیرون از خانه و با دوستانم وقت گذرانی می کردم. تفننی سیگار و قلیان مصرف می کردم و مدام با برادر8 ساله ام رفتار خشونت آمیز و درگیری داریم . گاهی افسرده و گاهی بیش از حد هیجان زده وشاد هستم . وقتی از استرس های بیش از حد راه گریزی ندارم نا خود آگاه دست به حرکاتی می زنم و با سلاح سرد پوست و گوشت خود را می کنم یا رگهای خود را با تیغ زده و دچار خونریزی شدید می شود که چندین مرتبه تکرار شده و توسط مادرم نجات  یافته ام. مادرم خسته و بی روحیه شده است . از دست من به خود زنی روی آورده و بی نهایت مرا نفرین می کند . روابط عاطفی مان خیلی سرد شده است . مادر وپدرم نسبت به نیازهایم غافل شده اند. اکثر مواقع بی دلیل گریه های ناگهانی دارم هیچ چیز مرا خوشحال نمی کند و به دنبال راههایی هستم که به دور از چشم مادرم ، به زند گی ام برای همیشه پایان دهم  .برادرم از من الگو برداری کرده و می گوید اگر ما نباشیم پدر و مادرمان خوشبخت خواهند شد.

 نظر مشاور

رفتار خودکشی دغدغه یا فعالیتی است که بر روی مرگ خود به صورت داوطلبانه متمرکز است . رفتار خود کشی  اشاره به اقدامات انجام شده توسط کسی دارد که که در حال بررسی یا آماده شدن برای مرگ خود است در پسران اختلالات تکانشی، رفتار خشونت آمیز و مصرف مواد مخدر بیشتر است. احساسات شدید مثل استرس ، سر در گمی ، ترس و عدم اطمینان و همچنین فشار برای موفقیت های تحصیلی برتوانایی های حل مسئله و تصمیم گیری در نوجوانان تاثیر می گذارد و در مواقع بحرانی ممکن است  تصمیمات اشتباه بگیرند. خانواده هایی که روابط مختل با فرزندان دارند و روابط عاطفی بین آنها سرد است بیشتر باعث ایجاد افکار خود کشی در نوجوانان می شوند. تحقیر کردن فرزند پسر توسط والدین باعث قطع دلبستگی فرزند از خانواده و شکل گیری افکار خودکشی می شود. طلاق و جدایی والدین و به طبع آن غفلت از نیازها و روابط کودک می تواند باعث حرکتش به سمت مسیرهای پر خطر شده و تفکر مربوط به پایان زندگی را در او به وجود آورد . سیگار ، الکل و مواد مخدر هم افراد را برای  اقدام به خودکشی مستعد تر می کنند. ترس، ناامیدی ، بی پناهی ، حس بی ارزش بودن ، انزوا شکستها ، ترس، خشم، بیماری های جسمی و روحی علت خودکشی برخی افرادند.

در حقیقت جوان با دور نمایی از زندگی که فراروی خود می بیند احساس خلا، ناتوانی و درماندگی شدیدی می کند و چون توان مقابله با در هم پاشیدگی های هنجارهای اجتماعی را ندارند اقدام به از بین بردن خود می کنند . طلاق ، جدایی ، از دست دادن والدین ، بیکاری ، ناکامی های پی در پی ، بیماری و.... نیز از جمله رایج ترین علل ضعف نوجوانان و اقدام آنان به خود کشی است.

روابط مثبت پدر ومادر یکی از مهمترین عوامل محافظت کننده در برابر خود کشی نوجوانان است نوجوانانی که اقدام به خود کشی کرده اند محیط خانواده خود را استرس زا، غیرحمایتی ، پرمشاجره و سرد از نظر عاطفی توصیف می کنند. حمایت والدین و مدرسه نسبت به حمایت دوستان در راستای فهم تفکرات و رفتارهای خود کشی حائز اهمیت بیشتری می باشد. بنابر این عدم حمایت خانوادگی، مهارت های ضعیف زندگی و خودشناسی ضعیف عوامل خطر برای  خود کشی نوجوانان را افزایش می دهد.

مهترین عواملی که می تواند به پیشگیری از خود کشی در نوجوانان کمک کند، تلاش برای بیرون آوردن وی از انزوای خود و رسیدگی به افسردگی و خلق پایین فرزند نوجوان است. همچنین کمک به نوجوان برای یافتن یک هدف ایجاد انگیزه در نوجوان احتمال ورود افکار خودکشی را کاهش می دهد.

فهم احساسات نوجوانان به جنس مخالف ، صحبت در مورد سوالات و تمایلات جنسی نوجوانان و ایجاد  روابط صمیمانه بخصوص با والد همجنس ، پیش بینی بسیار مهمی در اصلاح تفکر مربوط به خودکشی است و آگاهی والدین از رفتار صحیح با نوجوان ضرورت دارد و مدارس محل خوبی برای ارائه آموزش و پشتیبانی بیشتر در پیشگیری از خودکشی هستند. همسالان نوجوان می توانند تاثیر بسیار مهمی در تفکر و رفتارهای فرزند بگذارد، دوری از افرادی که سابقه رفتارهای پرخطر مثل مصرف الکل و مواد مخدر ، خشونت و خانواده های بیمار دارند در پیشگیری از اقدام به خود کشی نیز موثر می باشد.

 

تهیه کننده: ملیحه جعفری صحرارودی، کارشناسی ارشد مشاوره

 

مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری 12 فسا

  • کانون یاریگران زندگی
  • ۰
  • ۰

 

مرکز مشاوره پلیس فارس آماده ارایه خدمات مشاوره در زمینه های خانوادگی، اجتماعی، تحصیلی، تربیتی، حقوقی، کودک، مددکاری اجتماعی و ... می باشد، عزیزان می توانند برای دریافت مشاوره فردی به آدرس پل حر روبروی کلانتری زند مراجعه و از خدمات مشاوره بهره‌مند شوند. تلفن 07132227006

راهکارهای روانشناسی برای مقابله با استرس کرونا

                                      

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

همه ‌روزه با بمباران اطلاعات مربوط به آمار تعداد مبتلایان، بهبودیافتگان و فوتی‌های ناشی از این بیماری از زبان مردم، رسانه‌های رسمی و شبکه‌های اجتماعی مواجه هستیم. این روزها در فضای مجازی، بین مردم، اخبار و رسانه‌ها از ویروس کرونا زیاد شنیده‌ایم و در این مشاوره استرس ما سعی داریم تا مدیریت استرس را به شما آموزش دهیم.

تقویت سیستم ایمنی در مقابله با استرس کرونا

تقویت سیستم ایمنی، مصرف غذاهای دارای ویتامین، استفاده از مایعات گرم از جمله سوپ برکنار رعایت اصول پیش‌گیری و شست و شوی دست‌ها به مدت حداقل بیست ثانیه با صابون مفید است. تقویت سیستم ایمنی، مصرف غذاهای دارای ویتامین، استفاده از مایعات گرم ازجمله سوپ برکنار رعایت اصول پیش‌گیری و شست و شوی دست‌ها به مدت حداقل بیست ثانیه با صابون، اطلاعاتی است که این روزها از آن صحبت می‌شود. در کنار این اطلاعات مشترک واکنش افراد در مقابل ویروس کرونا متفاوت است نیاز است تا به مقابله با استرس خود بپردازید.

واکنش‌های جسمانی

شامل افزایش ضربان قلب، عرق‌کردن، خشکی دهان، لرزش، سرگیجه، تند و کوتاه شدن تنفس، سر درد و درد عضلانی، تحریک پذیری، خستگی، ناراحتی معده - روده (سوء هاضمه، تهوع، یبوست، اسهال)، تکرر ادرار، کاهش انرژی، احساس خستگی، مشکلا ت خواب، تغییر اشتها و ... است.

مولفه شناختی شامل افکار و باورهایی در این مورد که فرد آسیب دیده و یا کنترل خود بر موقعیت را از دست می‌دهد. لذا استرس منجر به کاهش توانایی تفکر، کاهش توانایی توجه و تمرکز، مشکلات مربوط به حافظه و به یادآوردن مطالب، بزرگنمایی و فاجعه سازی مشکلات و ... می‌شود.

واکنش‌های عاطفی:

 شامل ترس، نگرانی، غم، از بین رفتن علاقه به فعالیت‌های لذت‌بخش معمول، احساس سرخوردگی، تحریک‌پذیری، عصبانیت، احساس ناتوانی و ... می‌شود.

 واکنش‌های رفتاری:

شامل اجتناب از موقعیت‌های خاص، پرسشهای مکرر در مورد رو به راه بودن اوضاع، دائم به دنبال خاطرجمع بودن، سرزنش دیگران، گسترش شایعات، وابستگی به الکل و مواد و ... می‌شود. در شرایط جاری، ویروس کرونا نگران‌کننده است و نیاز به توجه و مراقبت دارد، به ویژه در زمانی که احساس تهدید می‌کنیم و توانایی لازم برای مقابله با آن را نداریم، طبیعی است که دچار ناراحتی، نگرانی، اضطراب و ترس شویم. به علاوه دلایل متعددی وجود دارد که به این استرس دامن می‌زند: از جمله سرعت انتشار بیماری از حالت اپیدمی به پاندمی؛ ناآگاهی و عدم شناخت کامل این ویروس از نظر علائم و نشانه‌های آن؛ راه‌های انتقال؛روش‌های پیشگیری و مراقبت‌های اولیه؛ طول دوره بیماری؛ روش‌های درمان و پیامدهای آن؛ وجود اطلاعات ضد و نقیض، اینفودمی‌ها یا آمار و اطلاعات گسترده غیرموثق و نامعتبر و بزرگنمایی آن از طریق شبکه‌های اجتماعی و ... موجب شده میزان استرس، ترس و نگرانی از این بیماری، خیلی بیشتر از خود بیماری شود. به علاوه می‌دانیم که استرس شدید و طولانی مدت، سیستم  ایمنی ما را تضعیف می‌کند، مقاومت ما را در برابر بیماری‌ها کاهش می‌دهد و شانس ابتلا به بیماری افزایش می‌یابد. بر این اساس استفاده از نکات زیر می‌تواند در کنترل و کاهش استرس، نگرانی، ترس و اضطراب ناشی از این بیماری کمک‌کننده باشند.

مدیریت استرس:

* درصدد کسب اطلاعات زیاد، به هر قیمتی و از هر کانالی نباشیم. اطلاعات و حرف‌های ضد و نقیض، بدون امکان تمیز و تشخیص آنها، میزان نگرانی ما را افزایش می‌دهد.

* منابع کسب اطلاعات خود را مدیریت کنیم. از منابع مطمئن و موثق استفاده نماییم. تا جایی که می‌توانیم از خبرها فاصله بگیریم.

* در جستجوی دریافت آمار لحظه به لحظه نباشیم. این اطلاعات نه تنها کمک‌کننده نیستند، بلکه نگرانی را افزایش می‌دهند.

* از اخباری که تاثیر منفی می‌گذارند و هیجانات منفی را بسط می‌دهند، فاصله بگیریم.

* زمان کمتری صرف خواندن، شنیدن یا تماشاکردن چیزهایی باشیم که اضطراب ما را افزایش می‌دهند.

* در مورد واقعیت‌های گذشته و رویدادهای پیش رو بزرگنمایی و فاجعه انگاری نکنیم. در عین حال ناچیزانگاری هم نکنیم.

* قبول کنیم موضوع جدی است ولی می‌توان با مراقبت و پیشگیری، آن را مدیریت نمود و میزان ابتلا به آن را کم کرد.

* بپذیریم که موضوع جدی است ولی مشابه سایر بیماری‌ها، قابل مدیریت است و راه حل مطمئنی برای درمان آن پیدا می‌شود.

* بپذیریم بسیاری از اتفاقات در ارتباط با ویروس کرونا در اختیار ما نیست تا بتوانیم اقدامات موثری انجام دهیم. بنابراین به سمت چیزهایی برویم که در اختیار ماست. از جمله رفتارهای خودمراقبتی، رعایت بهداشت فردی، مدیریت هیجانات، نحوه تماس و ارتباط با دیگران و ...

* از واقعیت‌ها فرار نکنیم، آنها را انکار یا سرکوب نکنیم. برعکس سعی کنیم آنها را بشناسیم و زیر سوال ببریم تا افکار و احساسات بهتری داشته باشیم.

* چسبیدن بیش از حد به هر چیزی، اضطراب آور است. تا زمانی که بیش از حد به چیزی فکر کنیم، آرامش نخواهیم داشت.

* سعی کنیم نگرانی را به مساله تبدیل کنیم. بجای اینکه ذهنمان را درگیر سوال‌های تکراری چه می شود .... اگر ...؟ بکنیم، از خودمان بپرسیم بهترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم، چیست؟ بعد در جهت تحقق آن، گام‌های عملی، اجرایی و دقیق برداریم.

* سبک زندگی سالمی اتخاذ کنیم. تغذیه مناسب، خواب مناسب، ورزش مناسب، سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت با کارهایی که ما را شاد می‌کند و...

* سعی کنیم رفتار و عملکرد عادی داشته باشیم. فعالیت‌های روزمره و عادی خود را حفظ کنیم.

* مثبت نگر باشیم. به جنبه‌های مثبت زندگیمان توجه کنیم. از چیزهایی که داریم لذت ببریم و شکرگزاری کنیم. کارهای مثبت انجام دهیم. کسانی که موجب رنجش ما شده‌اند، را ببخشیم. برای سلامتی خود و دیگران دعا کنیم و از دیگران هم بخواهیم دعا کنند. دعا نقطه اتصال ما به نیرویی قدرتمند است که می تواند امید را در ما تقویت کند. اعمال و رفتارهای خوب دیگران را تشویق کنیم.

* از کلمات، جملات یا رفتارهای آرامش‌بخش، به ویژه مواردی که در گذشته به ما کمک کرده‌اند، استفاده کنیم.

* از روش‌های آرامش‌بخش یا مقابله‌ای مثل تنفس آرام یا عمیق، تصویرپردازی ذهنی و ... استفاده کنیم.

* سرمایه روانشناختی خود را که شامل امیدواری، خوش‌بینی، تاب آوری و خودکارآمدی است، ارتقاء ببخشیم.

* فضای زندگیمان را با هیجانات مثبت (نشاط، شادی، محبت، طنز و شوخی، خنده و ...) پر کنیم. هیجانات مثبت چراغ سبز را برای زندگی روشن می‌کنند.

* با افراد شاد، خوش‌بین، امیدوار، شوخ طبع و با روحیه قوی ارتباط برقرار کنیم.

* مرتباً به خودمان یادآوری کنیم که سالم، قوی، شاد و با نشاط هستیم و آمادگی مقابله با هر سختی و دشواری را داریم.

* احساسات و نگرانی‌های خود را با افراد قابل اعتماد در میان بگذاریم.

* از افراد غمگین، ناامید، افسرده، دلسرد، بی‌انگیزه، بی‌حوصله، ترسو، مضطرب، بدبین، پرخاشگر، سرزنشگر، متخاصم، ... که استرس ما را افزایش می‌دهند، دوری کنیم.

*با مدیریت هیجانات منفی (ترس، اضطراب، غم، خشم، افسردگی و ...) و با تقویت سیستم ایمنی به جنگ ویروس کرونا برویم و مطمئن باشیم که او را شکست خواهیم داد. غم و نا امیدی، بی انگیزگی و... کمکی نخواهند کرد.

*در مواردی که ترس و اضطراب مان زیاد است یا در گذشته زمینه اضطراب، ترس، وسواس، افسردگی، بیماری‌های روان- تنی، مشکلات شبه جسمی و ... داشته‌ایم و در حال حاضر تشدید شده‌اند و نمی‌توانیم آنها را مدیریت کنیم، از یک  روانشناس خبره کمک بگیریم.

تهیه کننده : نرجس اسدی کارشناس مرکز مشاوره پلیس فارس

  • کانون یاریگران زندگی
  • ۰
  • ۰

کنترل خشم

در راستای همکاری کانون یاریگران زندگی ناحیه 4  با سایر ارگانها ، این مطالب توسط مرکز مشاوره پلیس فارس تهیه و تنظیم شده است . 

چگونه خشم خود را مدیریت کنیم؟

تشخیص دهید که عصبانی هستید. خشم یک احساس طبیعی است آن را انکار نکنید و از آن نترسید.

نقش خود را در بروز مشکل بطور منصفانه بررسی کنید و آن را بپذیرید.

خشم و پرخاشگری با هم فرق دارند.  شما بدون پرخاشگری هم می توانید خشم خود را ابراز کنید.

در مورد ابراز یا عدم ابراز خشم تان تصمیم گیری کنید . بهتر است قصد فرد مقابل را از رفتارش متوجه شوید سپس قضاوت کنید.

خشم های جزیی و ناکامی های کوچک را در خود نگاه ندارید.  چون تراکم آنها در درون به احساسات پیچیده مبدل و ممکن است منفجر شود.

سعی کنید قصد و علت رفتار طرف مقابل را بفهمید. آیا مغرضانه بود یا بی غرض این کار از او سرزده است.

احساسات خود را با کلمات « من » ، « مال من »  توصیف کنید نه « تو » . مثلا بجای اینکه بگوئید « هیچ

وقت نگاه نمی کنی کجا داری می ری ؛ بگویی « به من تنه زدی و پرونده ها ریخت روی زمین»

دقت کنید پیام کلامی و غیرکلامی شما هماهنگ باشد. اگر عصبانی هستید حالت چهره و ژست شما آن را نشان دهد.

پس از بیان احساس خود نسبت به او، منتظر توضیح او بمانید.  واقعا به حرفهای او گوش دهید.

از او بخواهید که جهت حل مشکل یا عدم تکرار آن در آینده راه حل هایی پیشنهاد کند.

هدف شما مذاکره است نه منازعه.  شما نمی خواهید فقط خشمتان را بر سر او خالی کنید.

احساس خود را پس از مدیریت خشم ملاحظه کنید.  آیا از اینکه کار را بجای باریک نکشانیده اید، خوشحال نیستید؟!

 

چگونه بر خشم خود غلبه کرده و آنرا به آرامش تبدیل کنیم؟

برای کنترل خشم یک قانون کلی وجود دارد و آن این است که بین عاملی که ایجاد خشم کرده و عکس العملی که می خواهیم نشان دهیم، یک وقفه یا فاصله ایجاد کنیم.  این وقفه کمک می کند تا آرامش نسبی پیدا کرده و بتوانیم تصمیم صحیح بگیریم.

وضعیت خود را تغییر دهید.

موسیقی گوش کنید.

به پیاده روی بروید و ورزش کنید.

تلویزیون نگاه کنید.

خشم و استرس از خود دور کنید.

محیط را ترک کنید.

نفس عمیق بکشید تا شماره 4 شمرده و سپس آنرا به آرامی از دهان خارج کنید.

کتاب مورد علاقه تان را بخوانید.

دوچرخه سواری کنید.

یک لیوان آب سرد بنوشید.

افکار و احساسات خود را روی کاغذ بنویسید و با صدای بلند برای خود بخوانید.

همه عصبانیت خود را در تنهایی بصورت کلامی ابراز کنید. یعنی هر آنچه را در دل دارید به زبان بیاورید.

افکار خشم برانگیز را متوقف کنید.  هرگاه متوجه این افکار شدید با صدای بلند یا در ذهن خود فریاد بزنید «بس کن، کافی است »

بهتر است فکر خود را متوجه مسائل دیگری کنید.  به تصاویر زیبا در درون ذهنتان فکر کنید.

می توانید از یک شخص دیگر کمک بگیرید.  مثلاً با او قرار بگذارید که هرگاه افکار خشم برانگیز خود را با او در میان می گذارید بگوید بس کن.

از تکنیک خود آرام سازی (Relaxation ) استفاده کنید.

شوخ طبعی بسیار کمک کننده است.  گاهی با شوخ طبعی می توان به دیگران کمک کرد تا بر خشم خود فائق آیند.

تهیه کننده : سرگرد علیرضا ملایی           مرکز مشاوره پلیس فارس

منبع : مهارتهای زندگی - نویسنده دکتر شهرام محمد خانی

  • کانون یاریگران زندگی